زیبا ترین اسم های پسرانه ایرانی به همراه معنی

1 20,909

مجله اینترنتی دلخوشی: برای نوزاد تازه به دنیا آمده خود، شاید روزها و ماه ها وقت صرف کنید تا یک اسم زیبا و مناسب انتخاب کنید. برای انتخاب یک اسم پسرانه ایرانی زیبا، ما لیستی کامل از نام های پسرانه برای شما ارائه خواهیم کرد که با کمک گرفتن از آن، می توانید در زمان کوتاه تری نام مناسب و زیبایی را برای کودک خود انتخاب کنید.

 

اسم پسرانه ایرانی، نام پسرانه

لیست زیباترین اسم های ایرانی پسرانه


 

الف :

آترین (نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ)

آذربُد (نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند)

آذرکیوان (از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ)

آذرمهر (نام موبدی است در زمان کواد)

آرتمیس (نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه از دودمان هخامنشیان)

آرتین (نام هفتمین پادشاه ماد)

آرش (پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی)

آرمین (آرامش، آسودگی)

آریا (اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش)

آریامن (نام فرمانده ناوگان خشایار شاه)

آرمان (آرزو، خواسته)

اميرحسين (فرمانده ای با لقب حسین)

امیر (فرمانروا)

اميرعلي (فرمانروای بلندمرتبه)

آراد (نام فرشته ای، روز بیست و پنجم از هرماه شمسی)

احسان (نیکی کردن)

آرسین (پسر آریایی)

آرتا (پاک، نام پهلوان ایرانی)

آرتان (نام پدر داریوش و پسر ویشتاسب)

آبتین (نام پدر فریدون، نیکوکار و صاحب گفتار و کردار نیک)

امید (آرزو، چشمداشت)

ارمیا (نام یکی از پیامبران قوم بنی اسرائیل)

آروین (تجربه، امتحان، آزمایش)

ابوالفضل (خداوند هنر، صاحب فضل)

امین (امانتدار، معتمد)


ب :

بردیا (پسر کوروش بزرگ و برادر کمبوجیه)

بنیامین (نام پسر حضرت یعقوب و برادر حضرت یوسف)

برسام (سرداری دلیر نام پسر بیژن)

باراد (غیرتمند)

بابک (پدر)

باربُد (نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز)

بامداد (نام پدر مزدک)

بَردیا (نام پسر کوچک کورش)

بُرزو (بلندبالا ، نام پسر سهراب)

بَرسام (نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی)

بُزرگمهر (نام مهین دستور انوشیروان دادگر)

بِهراد (نیکی بخش)

بهرام (فتح و پیروزی ، نام پهلوانی در شاهنامه)

بِهروز (روزگار نیک و خوش)

بِهزاد (نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور)

بهنام (نیک نام)

بهمن (نیک منش. نام پسر اسفندیار)

بیژن (نام پسر گیو)


 پ :

پارسا (پاک دامن، زاهد)

پرهام (پیر همه، فرشته خوبی)

پویا (شخص پرانرژی)

پاکدین (دین درست، دین پاک)

پاکزاد (پاک نژاد، نجیب)

پاکمهر (از نام های برگزیده)

پدرام  (نام نبیره سام ، درود ، شادباش)

پرویز (شکست ناپذیر و پیروزمند ،  کنیه خسرو دوم ساسانی)

پَریبُرز(بلند بالا، نام پسر کیکاووس)

پژمان (از نام های برگزیده)

پوریا (نام یکی از پهلوانان ایران)

پولاد (نام پسر آزادمرد پسر رستم)

پژدو (نام نیای اشوزرتشت، بهرام پژدو از چکامه سرایان نامی زرتشتی)

پویان (پوییدن)

پیروز (پادشاه ساسانی)

پیمان (مهر، عهد)

پیشداد (نخستین قانون گذار، بنیانگذار عدل و دادگری)


 ت :

تَنسِر (نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکان)

تَهماسب (از بزرگان ملک دارا پادشاه ایران)

تَهمتَن (بزرگ پیکر)

توانا (نیرومند، زورمند)

تورج (دلیر و پهلوان)

تهمورس (دلیر و پهلوان. نام دومین پادشاه پیشدادی)

توس (نام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران)

تیرداد (بخشنده تیر ،  نامدومین پادشاه اشکانیان)

تکتا (بی همتا)

تیران (نام چند تن از پادشاهان اشکانی)

تیماس (جنگل ، بیشه)

تهمین (پهلوان ، از القاب رستم پهلوان شاهنامه)


 ج :

جاوید (نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان)

جان‌پرور (نشاط انگیز)جانان (دلیرو زیبا)

جمشید (از پادشاهان پیشدادی)

جهانگیر (نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران ، فتح کننده جهان)

جاهد (کوشا ، ساعی)

جمشاد (پادشاه بزرگ و شاد)

جوانشیر (نام پسر خسرو پرویز پادشاه ساسانی)

جهان (عالم ، گیتی ، کیهان)

جهانبان (نگهبان جهان)

جهانشیر (دلاور در جهان)

جهانیار (یار و یاور مردم جهان)


 ح :

حامد (ستایشگر)

حسام (شمشیر برّان)

حبیب (دوست ، یار)

حجت (دلیل ، برهان)

حکمت (فرزانگی)

حکیم (دانا به علوم مختلف)

حمزه (شیر ، نام عموی پیامبر ص)

حمید (ستوده ، از نام های خداوند)

حسین (نیکو ، خوب ، نام امام سوم شیعیان)


خ :

خداداد (از نام های برگزیده)

خدایار (کسی که خداوند یار اوست)

خدیو (بلند جایگاه، سرور)

خدابخش (از نام های برگزیده)

خسرو (نیک آواز ،  نام پادشاه ساسانی)

خشایار (شاه دلیر و مردمنش)

خوشنام (درستکار ، نیکنام)

خسروزاد (زاده پادشاه)

خسرو پرویز (نام یکی از پادشاهان ساسانی)

خرداد پرویز (نام یکی از پادشاهان ساسانی)


د :

دانیال (از پیامبران الهی)

دادفر (از نام های برگزیده)

دادمهر(از نام های برگزیده)

دادجو (جوینده عدل و داد)

دادخواه (خواستار عدل و داد)

دادنام (از نام های برگزیده)

دادوَر (دادگر، عادل)

داراب (نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی)

داریوش (نام سومین شاهنشاه هخامنشی)

داژو (سوخته ، داغ)

دارا (دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی)

دینیار (یاری دهنده دین)

دلاور (دلیر، قهرمان)

دستان (لقب زال پدر رستم)

داوود (محبوب)


 ر :

رضا (خشنودی ، نام امام هشتم شیعیان)

رهام (پسر گودرز از پهلوانان ایران)

رادوین (جوانمرد، بخشنده)

رایان (اندیشمند  ، کوهی در حجاز)

راتین (بخشنده ، یکی از سرداران اردشیر دوم)

رامتین (نام چنگ نواز نامی خسروپرویز)

رامیار (کسی که شادمانی یاور اوست)

روزبِه (نام وزیر بهرام گور)

رامین (نام یکی از فرزندان کیخسرو)

رادمان (سخاوتمند ، نام سپهدار خسرو پرویز)

رادمهر (مهربخش ، نام سردار داریوش سوم)

رَسام (نام پیکار نگار بهرام گور)

رستم (بالش و روینده. پسر زال پهلوان نامی ایران)

رها (آزاد)

رهی (آزاد ، رها)

راشا (راه عبور)

روزمهر(خورشید روز)

رهان (نام یکی از سرداران پارسی در جنگ های باختر)


 س :

سپهر(آسمان)

سورنا (نام سرداری در ایران باستان)

سینا (باهوش و سیاستمدار، لقب شاپور دوم، سوراخ کننده)

سهیل (نام ستاره ای)

سام (آتش، نام نواده گرشاسب و پدر زال و جد رستم)

سبحان (از القاب خداوند، منزه بودن حضرت حق از بدی)

سعید (سعادتمند، خوشبخت)

سجاد (بسیار سجده کننده)

ساسان (نام پدر بزرگ اردشیر بابکان)

سالار (پدر زال، پسر نریمان)

سامان (نام بزرگ زاده بلخ)

سِپنتا (مقدس، ورجاوند)

سپیدار(درخت بلند و راست)

سُروش (گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار)

سورن (دلیر و پهلوان ، توانا)

سوشیانت (برگزیده دینی)

سهراب (تابش سرخ ، نام پسر زال)

سیامک (نام پسر کیومرس در شاهنامه)

سیاوش (نام پسر کیکاووس)

سیروس (نام کورش به پیکره دیگر)

سدرا (نام درختی در آسمان هفتم بهشت)

سردار (پیشوا ، رهبر)

سریتا (نام اولین پزشک ایرانی)

سوشا (تجات دهنده ، منجی)

سهند (نام کوهی آتشفشانی در آذربایجان)


 ش :

شایان (شایسته)

شاپور(نام دومین شاهنشاه ساسانی)

شادفر(از نام های دوران هخامنشی)

شاهرخ (آن که چهره ای با هیبت چون شاه دارد)

شاهین ( پرنده ای شکاری ، یکی از بزرگترین سرداران لشکر ایران زمان خسرو پرویز)

شایان (سزاوار، شایسته)

شاهروز(نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیر)

شباروز(همه گاه، شبانه روز)

شباهنگ (مرغ سحر، ستاره بامدادی)

شروین (نام پسر سرخاب)

شکیبا (بردبار)

شهباز (باز سفید و بزرگ)

شهداد (از نام های برگزیده)

شهراد (از نام های برگزیده)

شهاب (ستاره باران)

شهرام (از نام های برگزیده)

شهران (از نام های برگزیده)

شهریار(فرمانروای شهر، نام پسر خسروپرویز)

شهیار (از نام های برگزیده)

شیروان (از نام های برگزیده)

شهروز (شاه روزگار)

شیرزاد (زاده شیر)


ف :

فرامرز (نام پسر رستم زال)

فربُد (نگهبان و نگهدار فر)

فرخ (بزرگی و شوکت ، از مفسران اوستا در زمان ساسانی)

فرخزاد (نام فرشته ای موکل بر زمین)

فرداد (زیبایی و جلال)

فردین (یگانه ، تنها)

فرزان (فرزانه ، خردمتد)

فرزین (وزیر در بازی شطرنج)

فرشاد (شادبخت و شادمان)

فرشید (نورانی تر)

فَرهود (از نام های برگزیده)

فریبرز (نام پسر کیکاووس)

فریدون (از پادشاهان پیشدادی، نجات دهنده قوم آریا)

فرهاد (پیشرو قانون)

فیروز (نام هجدهمین پادشاه ساسانی)

فرنام (دارای نام باشکوه و زیبا)

فریمان (بخشی از اسنان خراسان)

فریان (آزاده)


 ک :

كيان (پادشاهان)

کیارش (شهریار دلیر، نام پسر کیقباد)

کارن (شجاع و دلیر، نام فرزند کاوه آهنگر)

کامران (نام دانشمندی زرتشتی اهل شیراز)

کامکار (کامروا ، کامران)

کامیاب (کامروا ، خوشبخت)

کامیار (کامیاب ، کامروا)

کاوش (جستجو کردن ، کاویدن)

کسرا (نام انوشیروان پادشاه ساسانی)

کوشا (تلاشگر)

کاوه (نام آهنگر نامی که پادشاهی ضحاک را با کمک فریدون برانداخت)

کاووس (از نام های برگزیده)

کاویان (از نام های برگزیده)

کوشیار (نام یکی از سرداران تبری)

کیوان (نام پدر موبد سروش ، از شاگردان دستور آذرکیوان)

کیهان (گیتی ، جهان)


 م :

محمد (ستایش شده ، نام پیامبر شیعیان)

مهدي (هدایت شده ، لقب امام غائب شیعیان)

ماهان (نام پسر اردشیر، پسر کیخسرو، پسر قباد، جمع ماه)

مهراد (جوانمرد زیباروی)

مانی (علاقه شدید به چیزی)

مبين (از نام های خداوند تبارک و تعالی)

متين (محکم ، استوار، سخت)

مهرسام (اسم ترکیبی از اسامی خورشید و آتش)

محسن (نیکوکار)

مرتضی (پسندیده و برگزیده)

ماهان (روشن و زیبا چون ماه)

مازیار (نام پسر غارن ، از اسپهبدان تبرستان)

ماکان (نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی)

مزدا (دانای بزرگ ، پروردگار)

مزدک (نام پسر بامداد در دوران ساسانی)

مِهراب (نام پادشاه کابل و پدر رودابه)

مهران (یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی)

مهبد (سرور ماه)

مهرام (ماه آرام)

مهرسام ( پسر خونگرم و مهربان)


 ن :

نامدار(دارنده نام)

نامور(از نام های برگزیده)

نامجو (جوینده نام)

نریمان (دلیر و پهلوان ، دارای اندیشه بلند و مردانه)

ناشا (دادگر)

نکیسا (نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویز)

نارون (نام درختی تنومند)

نيما (پرقدرت ، سرور، بالادست)

نوذر (یکی از سه پسران منوچهر)

نیکزاد (از نام های برگزیده)

نیکنام (نیکونام ، خوشنام)

نادین (پر تحرک)

نامی ( مشهور)


 و :

وَسپار(بخشنده)

وَسنه (نام کوهی در اوستا)

وفادار(از نام های برگزیده)

وستا (اوستا)

وریا (قوی و درشت هیکل)

ویریا (همت)

وهامان (نام پدر سلمان فارسی)

وَهمنش (خوش منش ، نیک منش)

وُهومن (ریشه اصلی بهمن امروزی)


 ه :

هامان (یکی از درباریان خشایار شاه)

هَردار(نام هشتمین نیای اشوزرتشت)

هُرمز(نام سومین پادشاه ساسانی)

هرمزدیا (یار خدا)

هوبَر(دربردارنده نیکی)

هوتن (فرماندار ساحلی در روزگار داریوش)

هوداد (نیک آفرید)

هومن (خوب‌منش)

هوشیار(باهوش)

هونام (خوشنام)


 ی :

یزدان مهر (از نام های برگزیده)

یزدگرد (نام پادشاه ساسانی)

یزدان داد (موبدی در سده نهم که در کرمان می‌زیسته)

يوسف (نام یکی از پیامبران الهی)

یارا (توانایی)

یزداد (نام پسر انوشیروان پادشاه ساسانی)


: امتیاز کاربران
ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. ترانه می گوید

    اسم محيا به معني حيات و امير محيا و محمد محيا بسبار جديد و زيبا هستند

ارسال یک پاسخ

لطفا برای ارسال نظر خود از فرم زیر اقدام کنید.

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.